- مشخصات کتاب
- اشاره
- تتمة كتاب الطهارة
- باب غسل يوم الجمعة و دخول الحمّام و آدابه
- اشاره
- دخول حمام و آب بدون لنگ
- غسل جمعه واجبست بر مردان و زنان در سفر و حضر
- زمان غسل جمعه
- دعاى هنگام غسل جمعه
- غسل روز جمعه مطهر و كفاره است گناهان را از جمعه تا جمعه
- سبب غسل روز جمعه
- آداب غسل جمعه
- خواندن قرآن در حمام
- واجبست بر مرد كه چشم خود را به پوشد از نظر كردن به عورت مردان و
- نظر كردن به عورت كفار مثل نظر كردن به عورت الاغ است
- حمام بهترين و بدترين خانه است
- از آداب آنست كه آدمى فرزند خود را با خود به حمام نبرد
- زن به حمام نرود
- كسي كه اطاعت زنش بكند
- شخصى كه ترك كند غسل جمعه را از روى نسيان يا عمد
- بدن خود را به زمين حمام مرسان
- سواك كه مسواك كردن در حمام موجب ريختن دندانهاست
- جايز نيست وضو ساختن و غسل كردن از غساله حمام
- در روز جمعه زينت كنيد
- ناشتا داخل حمام مشويد
- مطلوب اين باشد كه سر برهنه از حمام بيرون نيايند
- حمام يك روز نه يك روز گوشت بدن را زياده مى كند
- منقولست كه آن حضرت سلام اللّه عليه نوره مى كشيدند
- نهي از سلام در حمام
- عورت مؤمن بر مؤمن حرام است
- ران از عورت نيست
- تحريض بر نوره كشيدن
- سزاوار آنست كه اجتناب كنند از نوره كشيدن در روز
- باكى نيست كه شخصى ازاله چرك بدن كند در حمام به آرد بو داده
- فايده حنا و نوره
- در تراشيدن سر
- گرفتن مو از بينى سبب حسن رو است
- هر جمعه سر خود را شستن به خطمى سبب ايمنى است از پيسى و ديوانگى
- شستن سر به سدر روزى را مى كشاند
- كسى كه پاهاى خود را بشويد بعد از بيرون آمدن از حمام
- شاد باش به كسي كه از حمام خارج مى شود
- عمده دردها و مرضها سه است
- سه چيز است كه بدن را از هم مى پاشند
- ناخن گرفتن در روز جمعه
- گرفتن شارب در هر جمعه
- هر كه ناخنها را در روز پنجشنبه بگيرد
- زنان اندكى از ناخنهاى خود را بگذارند از براى زينت
- هر گاه ناخنها و مو را بگيرند سنت است كه آن را دفن كنند
- شانه كردن مو نزد هر نمازى
- سه چيز است كه هر كه لذت يا ثواب آن را بداند آنها را ترك نخواهد كرد
- كوتاه كردن موى سر
- هر كه موى سر را بگذارد مى بايد كه آن را تربيت نيكو بكند
- تأكيد بر باز كردن فرق سر
- پشت لب بالا را بيخ بچينيد و ريش را دراز كنيد
- در مذمت ريش بلند
- در مدح موى سفيد
- در كندن موى سفيد
- چهار چيز از اخلاق انبياست
- زمان ناخن گرفتن و حجامت
- باب غسل الميت
- در اجر بردن مريض
- در عيادت مريض
- در زيارت برادر مؤمن
- بوسيدن پيشاني و دست مؤمن
- نفع رساندن به مؤمنين
- در ظهور حضرت مهدى
- حقوق مؤمن بر مؤمن
- و اما شروط عيادت
- دعاهاى مجرب هنگام مرض
- آداب احتضار و دعاهاى آن و تلقين كردن
- عاقلترين اوقات مؤمن حالت موتست
- توجيه ميت به طرف قبله
- توبه قبل از مرگ
- كيفية قبض روح ملك الموت
- مؤمنى از دار دنيا بيرون نمى رود مگر به رضا و خشنودى
- تلقين موجب نجات است
- موت فُجأة سبب راحتى مؤمن است
- مرگ كفاره گناه هر مؤمنى است و تخفيف مى دهد گناهان را
- شيطان هنگام مرگ حاضر مى شود
- مؤمن محبوب خود را هنگام مرگ مى بيند
- مؤمن هنگام مرگ نوراني مى شود
- آخرين مزه كه آدمى مى يابد در وقت مردن مزه انگور است
- ملك الموت چگونه قبض روح مؤمنان مى كند
- هر كس كه مرگ او را حاضر مى شود حضرت رسول و ائمه معصومين را مى بيند
- چون جان به حلق مى رسد جاى او را در بهشت به او مى نمايند
- چه كسي جانها را مى گيرد
- دوست حضرت امير المؤمنين آن حضرت را در سه موضع مى بيند
- ملك الموت دفع مى كند شيطان را از كسى كه محافظت نموده است نمازها را
- چون بنده در روز آخر دنيا و روز اول آخرت باشد در برابر او ممثل مى شود مال او و فرزندان او و عمل صالح
- هر كه در روز جمعه يا شب جمعه بميرد
- هر ميتى كه مردن او را نزديك مى شود حق سبحانه و تعالى به او باز مى دهد از بصيرت و شنوايى و عقل
- هر گاه آدمى در حالت جان كندن دستها يا پاها يا سر را حركت دهد
- هر گاه جان كندن بر ميت دشوار شود
- چون بميرد واجبست كه بگويند كلمه استرجاع را
- از چه سبب است كه ميت را غسل مى دهند
- هيچ روحى از بدن بيرون نمى رود تا آن كه جاى خود را مى بيند
- هر كه در حالت احرام بحج يا به عمره بميرد
- هر كه بميرد در يكى از مكه يا مدينه يا در حرم
- هر گاه زنى در زاييدن تا انتهاء نفاسش بميرد
- هر كه در غربت بميرد شهيد از دنيا مى رود
- تفسير قول حق سبحانه و تعالى كه ترجمه اش اينست كه هيچ نفسى نمى داند كه فردا چه خواهد كرد
- هر گاه مؤمن مى ميرد مكانهاى كه عبادت مى كرده بر او مى گريند
- هر كه فردا را از عمر خود داند پس بد مصاحبت كرده است با مرگ
- خديجه در حال احتضار
- شش كسرا ضامنم كه به بهشت روند
- كرامت و تعظيم ميت آنست كه او را زود به قبر رسانند
- ثواب غسل دادن ميت چه چيز است
- آيا از جهت غسل ميت حدى از آب مقرر هست
- جهت غسل ميت آب را گرم نمى بايد كرد
- ميت را تنها مگذاريد كه شيطان با او بازى مى كند
- ميت را در فضاى غير مسقّف غسل مى توان داد
- هر يك از زن و شوهر غسل يكديگر مى توانند داد مطلقا
- حضرت فاطمه زهرا را حضرت امير المؤمنين غسل دادند
- باب المس
- اشاره
- هر عضوى از اعضاى آدمى را كه مس كند و استخوان داشته باشد غسل واجبست
- غسل نيست مگر در ميت آدمى
- ميت آدمى اگر سرد نشده باشد بر او غسل واجب نيست
- در بوسيدن ميت نزد مردن خواه نمرده باشد يا مرده باشد و گرم باشد باكى نيست
- كسى كه جامه او به بدن مرده آدمى رسد يعنى پيش از غسل و بعد از سرد شدن بر اوست كه بشويد
- كسى كه غسل مى دهد ميت را اول كفن ميت را مهيا مى كند
- دو چوب از درخت خرما كه تر باشد و نوشتن شهادتين بر كفن
- سعى كنيد در نفيس بودن كفن كه روز قيامت در اين كفنها مبعوث خواهيد شد
- مستحب است كه ميت را كفن كنند در جامۀ كه در آن جامه نماز مى كرده باشد
- جايز نيست كه ميت را كفن كنند به كتان و نه به ابريشم
- سزاوار آنست كه پيراهن ميت سجاف نداشته باشد و تكمه و بندش را نبندند
- آدابي از غسل ميت
- كافور كامل از جهت حنوط ميت يا غسل و حنوط هر دو سيزده درم و ثلثى است كه هفت مثقال صيرفى باشد
- حنوط مرد و زن مثل يكديگرند
- چون غاسل فارغ شود از شستن سيم پس سنت است كه دستها را از مرفق تا سر انگشتان بشويد
- چون از غسل فارغ شود سنت است كه بدن ميت را به جامه خشك كند تا كفن تر نشود
- جايز نيست كه آب غساله كه از بدن ميت ريخته مى شود در چاه بول و غايط
- جايز نيست كه ناخنهاى ميت را بگيرند
- غاسل ابتدا مى كند به وضو
- مستحبات هنگام كفن
- چون از كفن ميت فارغ شود حنوط كند ميت را
- جايز نيست كه بگويند كه رفق كنيد به ميت يا ترحم كنيد بر او كه ديرتر او را دفن كنيد
- اگر از ميت نجاستى ظاهر شود بعد از غسل غسل را اعاده نمى كنند
- هر كه كفن كند ميتى را چنانست كه ضامن پوشش او شده است تا روز قيامت
- جنب هر گاه بميرد او را يك غسل مى دهند
- ناخنهاى ميت را نمى توان گرفت و موى زير بغل او را نمى توان كند
- گر زنى بچه سقط كند كه خلقتش تمام شده باشد غسل مى دهند او را
- كفن واجب سه قطعه است
- حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله را در سه جامه كفن كردند
- امام باقر در وصيت نامه نوشت كه او را كفن كنند در سه جامه
- مرده را مى توان در سه جامه سر تا سرى كفن كرد بى پيراهن
- زنى كه در نفاس بميرد او را غسل دهند چنانكه زن پاك را غسل مى دهند
- زنى كه بميرد و زنى نباشد و مرد محرمى نباشد
- كودك را تا سه سال زنان مى توانند غسل دهند
- مرد زن و مادر و خواهر خود را غسل مى دهد و زن محرم خود را
- مردى كه بميرد و نباشد با او مردى مسلمان و نه زن مسلمانى كه از خويشان او باشد
- پنج كسند كه سه روز انتظار ايشان مى بايد كشيد كه مبادا سكته كرده باشند و نمرده باشند
- كسى كه آبله داشته باشد و بميرد آب بر او مى ريزند اگر خوف آن باشد كه اگر دست بمالند چيزى از پوست او جدا شود
- هر گاه شخصى در كشتى بميرد او را غسل مى دهند و سنگى در پاى او مى بندند و در دريا مى اندازند
- مرد و زنى را كه مى خواهند سنگسار كنند غسل مى دهند و حنوط مى كنند و كفن مى پوشانند پيش از كشتن بعد از آن سنگ باران مى كنند
- هر گاه شخصى را از حلق كشيده باشند كه راهزنى كرده باشد بعد از سه روز او را از دار به زير آورند و غسل دهند و نماز كنند و دفن كنند
- شخصى كه او را درنده يا مرغان خورده باشند و استخوانهاى او مانده
- امير المؤمنين صلوات اللّه عليه غسل نداد عمار بن ياسر را،و نه هاشم بن عتبة را
- هر گاه به شهيد رسند و بقيه حيات چيزى مانده باشد خواه در معركه بميرد و خواه در غير معركه او را غسل مى دهند
- حنظله را ملائكه غسل دادند
- از شهيد پوستين و موزه و كلاه و عمامه و كمربند و زير جامه را
- محرم هر گاه بميرد غسل مى دهند او را به سدر و قراح و غسل كافور نمى دهند
- كسى كه در معركه جنگى كشته شده باشد كه آن جنگ به فرموده حق سبحانه و تعالى نبوده باشد او را غسل مى دهند
- هر گاه زن حامله بميرد و فرزند در شكمش زنده باشد مى شكافند
- چراغ روشن كردن در خانه امام باقر پس از رحلتش
- كسى كه جنب باشد و خواهد كه ميت را غسل دهد مستحب است كه وضو بسازد
- كسى كه غسل دهد ميتى را و خون بسيار از او آيد و منقطع نشود
- غسل مس ميت مى كند كسى كه غسل مى دهد ميت را
- بوسيدن امام صادق ع جنازه اسماعيل را
- حضرت سيد المرسلين صلى اللّه عليه و آله بوسيدند عثمان بن مظعون را بعد از موت او
- باب الصلاة على الميت
- هر كه از عقب جنازه برود حق سبحانه و تعالى از جهت او چهار حصه از ثواب بنويسد
- هر كه چهار گوشه تابوت را بگيرد حق سبحانه و تعالى بيست و پنج گناه كبيره او را بيامرزد
- پياده رفتن پشت سر تابوت بهتر است از پياده رفتن پيش پيش تابوت
- در حمل تابوت هر جانبى كه آسان باشد برمى دارند
- حمل چراغ و آتش با جنازه
- راه رفتن همراه جنازه
- نماز بر آدم ع
- نماز ميت خواندن رسول خدا ص
- كسى كه نماز كند بر ميتى پس بايد كه نزد سر او بايستد
- اقوال در نماز ميت بعد از تكبيرات
- چون از نماز فارغ شود از جاى خود به جايى ديگر تا نبيند جنازه را بر دستهاى مردان
- علت اين كه بر بر ميت پنج تكبير مى گويند
- كسى كه نماز كند بر زن محاذى سينۀ او مى ايستد
- در نماز بر ميت سلام نيست مگر در حال تقيه
- حضرت سيد المرسلين صلى اللّه عليه و آله هفتاد تكبير بر حمزه گفتند
- كسى كه تكبير گفته باشد بر جنازۀ يك تكبير يا دو تكبير و جنازه ديگر با او بياورند
- كسى كه نماز كند بر جنازه و ظاهر شود كه گشته بوده است
- هر گاه شخصى در اثناى نماز برسد و يك تكبير يا دو تكبير را با امام دريابد
- چهل مرد مؤمن در نماز بر او يا مطلقا خواه كه خداوندا ما از او نمى دانيم مگر خوبى
- نماز بر ميت را در مسجد مى توان كرد
- هر گاه زنى بميرد شوهرش احق است به او در نماز
- اولى مردمان به پيش نمازى نماز ميت كسى است كه ولى او را مقدم دارد
- هر گاه فوت شود از تو نماز كردن بر ميت
- اگر دو نفر بر جنازه نماز كنند اشكال يكى از ايشان در عقب ديگرى مى ايستد
- زن بر زن نماز ميت مى خواند
- نماز بر هر مسلمانى واجب است و لو خود كشي كرده باشد
- نماز عريانا بر ميت
- اگر در اثناى سفر به پارهاي چند آدم بر خوردند
- نماز بر سينه است
- اگر عضو تام يافت شود
- هر گاه شخصى را دو نيم كرده باشند نماز مى كنند بر سينه در آن است
- اگر يافت نشود مگر سر ميت نماز بر آن نمى كنند
- طفل هر گاه نماز را بفهمد و تميز داشته باشد بر او نماز مى خوانند
- دعا بر غير مستبصر در نماز ميت
- اگر مرد و زن بودند زن را مقدم مى داشتند به جانب قبله
- هر گاه شخصى را دعوت كنند به ضيافتى و يا به امور ميت بخواند اجابت رفتن به جنازه كند
- نماز مكن بر جنازه در كفش عجمى يعنى در نعل عربى كه پشت پا را نمى پوشاند خوبست
- بي وضو نماز ميت مى توان كرد
- حايض نماز جنازه مى تواند كرد
- چون ميت را به نزديك قبر آورى پس به ناگاه او را داخل قبر مكن
- ولي هر كه را خواست داخل قبر مى فرستد
- چون نظرش به قبر افتد اين دعا بخواند
- حد قبر تا ترقوه است
- تجويز فرمودند كه فرش كنند قبر را به چوب ساج
- هر چيزى را دريست و در قبر از پيش پاهاى ميت است
- زن را به عرض مى گيرند از پيش لحد كه پيش قبله است
- چون داخل قبر شوى كه ميتى را به قبر در آورى بخوان سوره حمد و دعاهاى ديگر را
- بالشى از خاك مى سازند از براى ميت كه سرش به زير نيفتد
- بندهاى كفن را مى گشايند
- تلقين ميت در قبر
- هر گاه قبر او را زيارت كنى رو به قبله كن و هر دو دست را بر قبر گذار و اين دعا را بخوان
- چون قبر درست شود و پر شود پس آب بريز بر قبر ميت در حالتى كه رو به قبر باشى
- تلقين براي دفع نكير و منكر
- باب التّعزية و الجزع عند المصيبة
- اشاره
- هر كه تسلى دهد و صبر فرمايد اندوهناكى را
- تعزيه قبل و بعد از دفن
- از پرسش و صبر فرمودن همين بس است كه صاحب مصيبت ترا به بيند
- سزاوار است صاحب مصيبت ردا نپوشد
- سزاوار نظر به هم سايگان ميت آنست كه اطعام كنند سه روز بيت ميت را
- از رحمت الهى دور است كسى كه ردا نپوشد در مصيبت ديگران
- دريدن جامه در عزا
- فشار قبر بر سعد بن معاذ
- صبر در مصيبت
- انسان فراموش مى كند
- اجري كه در صبر هست
- چون اسماعيل از دنيا رفت حضرت از خانه بى كفش و بى ردا بيرون آمدند
- حضرت سيد الساجدين عليه السلام هر گاه جنازۀ مى ديدند
- چون ابراهيم فرزند سيد المرسلين صلى اللّه عليه و آله فوت شد
- بلا و صبر هر دو متوجه مؤمن مى شوند
- خروج زن در ماتم
- در قبر مگر از كسى كه ايمان خالص داشته باشد و آنها شيعيان صالحند
- زيارت قبرهاى مؤمنان و از بنا كردن مسجدها در قبرستان
- سلام بر اهل قبور
- سخن با اهل قبور
- حضرت فاطمه هر صبح شنبه زيارت قبور شهدا و زيارت حمزه مى آمدند
- هر گاه داخل شوى در قبرستان پس بگو
- زمان زيارت اهل قبور
- كافر اهل خود را زيارت مى كند چه مى بيند
- مؤمن ميت هر گاه كسى به زيارت او مى رود به او انس مى گيرد
- سه روز ماتم ميت را مى گيرند
- حضرت رسول در وقتى كه خبر شهادت جعفر رسيد فرمودند كه از براى اهل
- كسى ترك زينت نكند از جهت كسى زياده از سه روز مگر زن كه در عزاى شوهر خود
- نوحه گر دادن حلالست
- مزد نوحه گرى حلال است
- پيامبر امر كردند بر حمزه گريه كنند
- نماز از طرف ميت
- هديه براي ميت
- دعاى ابو ذر بر قبر فرزندش
- باب النوادر
- اشاره
- مرگ فقيه شيطان را شاد مى كند
- مرگ پسر هيجده ساله
- هلاك قبل از قيامت
- تهنيت بر مصيبت
- شخصى كه به پسر خود يا به دختر خود بگويد كه پدر و مادرم فداى تو باد
- صبر بر دو قسم است
- رضا به قضاى خدا
- گريه ساكن مى گرداند غم و اندوه را
- بهترين و غمناكترين چيز دنيا
- ترحم بر يتيم
- از رسول خدا منقولست كه فرمودند حق تعالى كراهت دارد از براى من شش چيز را
- خاك غير قبر را در قبر نريزند
- كفن از پاكترين اموال باشد
- مرگ شيعيان به شكم درد است
- معناى حديث من جدد قبرا
- جسد مؤمن هم مى پوسد
- بدن پيامبر و ائمه سالم مى ماند
- عرضه اعمال بر رسول خدا
- عذاب قبر بر مصلوب
- اگر سر و ريش ميت را پيش از غسل سدر به كف سدر و خطمى بشويند
- غسل ميت مثل غسل جنب است
- باكى نيست كه ميت بالاى ميت بايستى و غسل دهى
- ملائكه در تشييع جنازه
- بعضى از مستحبات غسل ميت
- روح در بالاى جسد
- ارواح بر صفت اجساد يعنى در قالب مثالى در درختيند از درختهاى بهشت
- جنازه يوسف در شام
- بزرگترين حالات آدمى روز ولادت اوست و كوچكترين حالات او روز وفات
- حق نيافريده است يقينى را كه شكى در او نباشد شبيه تر از مردن
- اول كسى كه از جهت او را در تابوت گذاشتند از مسلمانان
- باب غسل يوم الجمعة و دخول الحمّام و آدابه
لوامع صاحبقرانی المشتهر بشرح الفقیه جلد 2
مشخصات کتاب
سرشناسه:مجلسی، محمدتقی بن مقصودعلی، 1003؟ - ق 1070
عنوان و نام پديدآور:لوامع صاحبقرانی المشتهر بشرح الفقیه/ محمدتقی المجلسی (الاول)
مشخصات نشر:قم: موسسه اسماعیلیان، 1414ق. = - 1372.
شابک:6000ریال(ج.1)
يادداشت:جلد سوم به بعد توسط دار التفسیر منتشر شده است
يادداشت:ج. 3، 4 (چاپ اول: 1416ق. = 1374)؛ بها: 9000 ریال (هر جلد)ج. 7 (چاپ اول: 1376؛ بها: 12000 ریال
یادداشت:کتابنامه
عنوان دیگر:شرح الفقیه
موضوع:فقه جعفری
احادیث احکام
رده بندی کنگره:BP158/87/م 3ل 9 1372
رده بندی دیویی:297/342
شماره کتابشناسی ملی:م 73-2527
ص: 1